دلتنگی های من و اون غریبه
دلتنگی های من تو هستی که میدانی و خبر نداری
شبی دگر شد و دلم غصه اش گرفته نیستی و دلم از نبودنت حالش گرفته چه بی خبر میری و تنهام میذاری کاش بودی و میدیدی دلم رو جا گذاشتی راستشو بگم دلم برات تنگه عزیز کاش بودی نمیدیدغیر چشمات چشمی عزیز من به دنیا بدهکارم جانی عزیز که تو را بمن داد و گرفت زودی عزیز من به این عالم فانی بدهکارم یه چیز جانی دهم در ره دیدارت عزیز نظرات شما عزیزان:
نويسندگان |
||
![]() |